حدیثــــــ عشـق:
من به میدان شهادتــــــ آمدم
بر کفم جان با رشادتـــــ آمدم
با تن خونین و داغ دوستان
در دلم عشق شهادت آمدم
آشنای کوی یاران حسین
می کشم پر سوی یاران حسین
گرچه در بندم ولی آزادهام
مرشد راهم بُوَد پیر خُمین
من نِیم چون کوفی دنیاپرست
نی مَنَم چون مردمان خار و خس
حیدریّم زاده ی شمشیر و جنگ
چون رفیقانم ز جانم شُسته دست
دشمن ار بر نیزه افرازد سرم
یا که در آتش بسوزد پیکرم
لحظهای دست بر ندارم از جهاد
تا که سازم جان فدای کشورم
من اسیرم کوه صبرم شیر در بند و کمندم
از مصیبتها نترسم زینب این را داده درسم...
یاد امام راحل و شهدای انقلاب و دفاع مقدس بالاخص شهدای اسیر در بند رژیم بعث عراق ( 500 شهید اسیر )گرامی باد