- ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۲:۵۴
منَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا/(23 ، احزاب)
سردار همدانی از فرماندهان عالی رتبه سپاه و جانشین فرمانده کل سپاه در قرارگاه امام حسین(ع) در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س)، دیشب (پنجشنبه) در حومه حلب به شهادت رسید.
رفته ای ســـردار ، دست خالقـــم همراه تو
پاس میـــدارند یاران خــــون و اردوگاه تو
همـــــدم پروردگـاری ، همنفــس بـا اولیــا
خفته در آغـــوش تو خــال لــبِ اَنحــاحِ تو
تو حبیب ابن مظاهــرگونه ای ،ما والح ات
می کند مـــوی تو روشن جایگاه و جاهِ تو
بوده ای در حبس و آزادی کنون از قید تن
با حسین ابن علی(ع) هم باده در درگاه ،تو
مــزد خود را تو گرفتی ،مثل همرزمان خود
همّت و چمـــران و احمـــد ،میرِ بندرگاه تو
در دفــــاعِ از حــــرم دادی تو جان پاک را
صاحبش خود میبرد ، هستی فقــط آگاه، تو
در حــــریمِ کبـــریائــی انتــظارت میــکشند
مــــرگِ در بستر همیشه مـــورد اکــراه تو
احمدیزدانی
برگرفته از وبلاگ kootevall.blog.ir ( متن شعر از اندیشه ناب استاد ارزشمند و معلم گرانقدرمان برادر بزرگوار جناب احمد یزدانی گرانقدر
رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران : |
سالی 1000 عمل جراحی در 8 سال دفاع مقدس در بیمارستان های صحرایی یک رکورد جهانی است |
![]() |
دکتر علی رضا زالی در همایش نقش جامعه پزشکی در دوران دفاع مقدس با اشاره به حضور ۲۱۰ پست اورژانس، ۸۴۰ پست امدادی و بالغ بر ۴۳ بیمارستان تخصصی صحرایی و شبه صحرایی، گفت: این مهم با حرکت هوشمندانه و فنی- مهندسی جهادی اتفاق افتاد. وی افزود: گمانهزنیها حاکی از این است که در چنین شرایطی بالغ بر ۸ هزار عمل بزرگ شفابخش در بیمارستانهای صحرایی انجام شد و بالغ بر ۱۸۰ هزار خدمت و حدود ۱۰۰ هزار مداخله در این بیمارستانها صورت گرفت. زالی با بیان اینکه آن چیزی که در تاریخ پزشکی ایران سترگ است، رکوردشکنی است، ادامه داد: آخرین بار در جامعه علمی از نظر «سرعت رسیدگی به شرایط مصدومان» جنگ کره است که رکورد دارد. در حالی که در عملیات موخر دفاع مقدس، رسیدگی به مجروحان به کسری از ساعت، سرعت رسیده است که در اواخر قرن بیستم این یک سرعت رکوردار بود که باید در جامعه علمی آن را مطرح کرد. رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران تصریح کرد: این سرعت و دقت نشاندهنده شجاعت و حضور در صحنه جامعه پزشکی است و نکته قابل توجه بحث «بهداشت جنگ» است. زالی با بیان اینکه در جنگ و رخدادهای غیر طبیعی مشکلات بهداشتی و بیماریهای اپیدمیک وجود دارد؛ خاطرنشان کرد : در هیچ جای جنگ ۸ ساله ایران- عراق بیماری اپیدمیکی که از جبهه به پشت جبهه و شهرها منتقل شود، وجود ندارد و این یک دستاورد بزرگی است که کمتر به آن توجه شده است. زالی مواجهه جامعه پزشکی با شرایط جدید را دستاورد دیگری از جامعه پزشکی دانست و گفت :برای درمان مجروحین جنگ یا دانش و مهارت آن قبلاً کسب نشده بود و یا به شکل کلاسیک موجود نبود و یا اینکه اولین بار با این شرایط مواجه میشدند. وی اضافه کرد: بنا براین نه در کتب پزشکی ما این مستندات موجود بود و نه مهارت کافی برای مواجهه وجود داشت. اما با طراحی تیم پزشکی کشور حرکت ارزندهای در درمان مصدومان شروع شد. زالی در بخش دیگری از سخنان خود «افزایش توان پزشکی و مهارت تیم جراحی» را از دستاوردهای به یاد ماندنی حضور پزشکان در دفاع مقدس عنوان کرد و خاطرنشان ساخت : باید به این موارد توجه شود و سکانسی از حضور پزشکان را به تصویر بکشیم و برای پزشکان جوان یادآوری کنیم که چگونه همکاران آنها در جبهههای جنگ ایثارگری کردند. |
بزرگداشت هفتهٔ دفاع مقدس در هفتهٔ اول مهر هر سال یادآور ایثار و فداکاریِ بزرگ مردانی است که در سی و چند سال پیش خالصانه از همه چیز خود گذشتند و برای بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از جان مایه گذاشتند. بزرگ مردانی که هرچند از لحاظ سن و جُثه کوچک بودند؛ اما دل هایی بزرگ و دریایی داشتند. جوان های کم سن و سال در آن روزهای پر از خاطره، کاری کردند کارستان. در آن زمان ایثار، شجاعت و فداکاری این فرزندان پاک ایران زمین دنیا را به تعجب واداشت. کار به جایی رسید که حتی دشمنان هم دست به دندان ماندند و مردانگی شان را ستودند.
برای جوانان امروزی عرض مینمایم که در آن روزهای پر از خاطره پدران و اسلاف شما درس و بحث و کتاب و دفتر و دانشگاه را کنار گذاشتند و بدون اینکه فکر کنند چه آینده ای در انتظارشان است به جبهه رفتند. فکر نکنید در آن زمان پدر و مادرها از سر جان بچه هایشان سیر بودند و آنها را عمداً به استقبال توپ و تانک می فرستادند. این یک اصل کلی است که هیچ پدر و مادری در دنیا آرزوی مرگ فرزندش را ندارد. آن زمان هم رزمنده ها با زحمت زیاد والدین شان را راضی می کردند تا اجازه دهند به جبهه بروند. اکثر پدر و مادرها با اشک چشم فرزندان شان را موقع رفتن به جبهه بدرقه می کردند. دفاع مقدس ما یک استثناء بود که والدین فرزندان شان را به سفری می فرستادند که امکان برگشتن از آن سفر کم بود. آن زمان وحدت بود و یکدلی و جنگ ما با دشمن یک جنگ ایدئولوژیک بود. رزمندگان ما قبل از اینکه برای خاک بجنگند برای دفاع از ایدئولوژی می جنگیدند. همه تلاش می کردند هرچه زودتر صدام و بعثی ها را از خاک کشورمان بیرون کنند. به نوعی دین ما هدف دشمنان قرار گرفته بود.
جوانان آن زمان شهادت را "شیرین تر از عسل" می دانستند. برای آنها واژهٔ مرگ مفهومی نداشت. بیشترشان در آن سنگرهای خاکی حسابی دامن خدا را می چسبیدند و برای یافتن گنج شهادت به حضرت دوست التماس می کردند. آنها در خط مقدم و در شب عملیات خود را در چند قدمی بهشت می دیدند. بر این باورم سجده های طولانی بچه ها در سنگرهای تاریکی که فقط چند متر با دشمن فاصله داشت، ملائکهٔ خدا را هم به تعجب واداشته بود. آن ها در شب های عملیات آبروی یک ملت را بر دوش می کشیدند و گاهی تا 48 ساعت خواب را بر چشمانشان حرام می کردند.
این مقدمهٔ نسبتاً طولانی را گفتم که ببینیم وظیفهٔ مردم و مسئولین ما در زمان کنونی نسبت به قهرمانان، بازماندگان و به عبارتی کهنه سربازان جنگ چیست. اگر خودم جانباز نبودم راحت تر می توانستم حق مطلب را ادا کنم؛اما چه کنم که بعضی وقتها دل آدم به درد می آید. البته من به عنوان یک جانباز خودم را طلب کار مردم نمی بینم؛ اما کم توجهی به قشر ایثارگر در جامعه را متوجه مسئولین و مخصوصاً آنهایی که مدعی کار فرهنگی هستند، می دانم.
هفتهٔ دفاع مقدس گذشت. خوب دقت کنید، گزارشگران رسانهٔ ملی برای خالی نبودن عریضه دوربین های شان را بر می دارند و به آسایشگاه های جانبازان می روند. درست است که یکی از مظلوم ترین اقشار جامعه همین جانبازانی هستند که در آسایشگاهها اسیر تخت و ویلچرند؛ اما چرا گزارشگران محترم همیشه راحت ترین راه را برای تهیهٔ گزارش انتخاب می کنند؟ مسئولین صدا و سیما پاسخ دهند در هر ماه چند جانباز موفق را که به مدارج عالی رسیده و در حال ارائهٔ خدمت به جامعه اند را معرفی می کنند؟ در طول یک سال چقدر؟
واقعاً مسئولین فرهنگی ما بعد از بیست و چند سالی که از پایان جنگ می گذرد تا چه اندازه توانسته اند در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه و تأثیرگذاری آن در نسل نو همت و تلاش کنند و این فرهنگ ناب را گسترش دهند؟ اصلاً آیا همت و تلاشی وجود دارد؟ در سال های اخیر چند فیلم تأثیر گذار در مورد دفاع مقدس ساخته شده است؟ آیا کتاب های دفاع مقدس در بطن خانه ها، دبیرستان ها و دانشگاه های ما جایگاهی پیدا کرده است؟ چند درصد از هدایایی که مسئولین برای تشویق کارکنانشان می خرند، کتاب های دفاع مقدس است؟ مردم ما و مخصوصاً نسل جوان و نوجوان ما چگونه باید با فرهنگ ایثار و جانبازی آشنا شوند؟
بیاییم در ایامی مثل هفتهٔ دفاع مقدس و مناسبت های دیگر از شهدایی که جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و برای ماندگاری دین و مملکت از همه چیز خود گذشتند، بیشتر بیاندیشیم. بیاییم در این ایام به کسانی که سی سال است سلامتی شان را تقدیم کرده اند و روی تخت ها افتاده یا ویلچرنشین شده اند، بیاندیشیم. بیاییم به والدین شهدا بیندیشیم که به سن پیری رسیده اند و هر سال با سفر به دیار باقی برکت را هم با خودشان می برند. بیاییم...